کد مطلب: ۱۷۵۷۶
۰۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۸

سواد در قرن بیست و یکم و ضربه‌ای که فوتبال خورد!

سواد در قرن بیست و یکم و ضربه‌ای که فوتبال خورد!

امروزه برای به‌دست آوردن امکانات در جامعه بین‌الملل نیازمند برقراری ارتباط هستیم که آن میسر نمی‌شود مگر با تسلط به یک زبان فراگیر مانند انگلیسی.

به گزارش مجله خبری نگار، سال ۱۳۷۶ مقارن با ۱۹۹۷ زمانی که در کلاس سوم راهنمایی تحصیل می‌کردم، معلم علومی داشتیم به نام آقای گنجی که بسیار فرهیخته و دوست‌داشتنی بود. او همیشه ۴۰ دقیقه اول کلاس را به مباحث تربیتی و اخلاقی اختصاص می‌داد. یک صبح زمستانی و سرد پس از آمدن به کلاس، وارد شد و طبق رسم همیشگی شروع به بیان یک مطلب مهم کرد و گفت: هر چه سریع‌تر در کلاس‌های زبان و کامپیوتر ثبت‌نام کنید زیرا قرن بعد که سه سال آینده آغاز می‌شود، قرن کامپیوتر و ارتباطات است. برای انجام بدیهیات باید استفاده ابزاری از کامپیوتر را بلد باشید و برای ارتباطات نیازمند دانستن زبان انگلیسی هستید. از آن تاریخ ۲۴ سال سپری شده و همانطور که معلم آینده‌نگرمان گفته بود اغلب کارها وابسته به کامپیوتر و ارتباطات وسیع است.

امروزه برای به‌دست آوردن امکانات در جامعه بین‌الملل نیازمند برقراری ارتباط هستیم که آن میسر نمی‌شود مگر با تسلط به یک زبان فراگیر مانند انگلیسی.

در مناقشه اخیری که فوتبال ما به آن دچار شده است می‌پرسیم آیا سهم تقصیر ما از این رخداد، کمتر از کنفدراسیون نشین‌های آسیاست؟ یقیناً خیر زیرا ما در انتخاب افراد غلط این حق را به آنها داده‌ایم که تحت فشارمان قرار دهند.

بگذارید فضای جلسات و حین جلسات در آسیا را ترسیم کنیم تا بهتر متوجه شویم. تمام رایزنی‌ها، برقراری ارتباطات و یارگیری‌ها قبل از جلسات رسمی و در لابی هتل‌های محل اقامت اعضا رخ می‌دهد. یادتان باشد بسیاری از رؤسا علاقه ندارند تا شخص سومی جز خودشان و شما از موضوع مطروحه با خبر شود در نتیجه افرادی که بدون تسلط به زبان انگلیسی و با مترجم به میز صبحانه، ناهار و یا کافی‌شاپ‌های هتل می‌روند جز احوالپرسی و مکالمات یومیه چیزی نصیب‌شان نمی‌شود. کار وقتی سخت می‌شود که شما در جلسات محرمانه باید بدون مترجم حاضر شوید و اگر نتوانید با زبان بین‌المللی، اعضا را مجاب به تصمیم‌گیری به نفع خود و کشور کنید بی‌شک تصمیمات همگی علیه شما خواهد بود و درست سه روز بعد تازه متوجه می‌شوید که چه شده است.

عدم آشنایی به زبان و قوانین بین‌المللی هر چند شما را به‌عنوان زینت‌بخش عکس‌های جلسات معرفی می‌کند اما از طرف دیگر رؤسا را به‌شدت خوشحال می‌کند و به‌شدت دوست‌تان خواهند داشت چون شما فقط لبخند می‌زنید و هر از گاهی سری تکان می‌دهید‌ و آنها را به چالش نمی‌کشید!! وقتی صورتجلسه‌ای به شما داده می‌شود باید صبر کنید تا یک نفر آن را برای شما ترجمه کند و بعد تا پاسخ خود را ترجمه کنید و بگویید یک نفر آن را بیان کند و... جلسه تمام شده و همه در اتاق‌هایشان مشغول بستن چمدان جهت بازگشت به کشورشان هستند!!!

به‌راستی رئیس مستعفی و نایب‌ رئیس فعلی کنفدراسیون فوتبال آسیا در جلسات و رایزنی‌ها با چه زبانی صحبت کرده است؟ آیا توانایی ساختن یک پاورپوینت در لپ‌تاپ را دارد؟ آیا توان سخنرانی یک پاراگراف انگلیسی را دارد؟

از آنجایی که امکانات، توانایی و بودجه لازم برای برگزاری مسابقات بزرگ جهانی و حتی قاره‌ای فوتبال را نداریم به نوبه خود ۵۰ درصد از رقبایی که مثل ریگ بیابان پول خرج می‌کنند عقب هستیم، اگر زبان مکالمه هم نداشته باشیم دیگر می‌شویم زینت‌المجالس! درضمن یادمان باشد، در دنیای امروز هر چیزی که طلب می‌کنی و آن را به‌دست می‌آوری در ازایش چیزی را باید بدهی، مثلاً بنده برای حفظ صندلی خود اگر دست به هر کاری بزنم و آن را از طریق بیگانگان نگه دارم، بی‌شک در روزی که به مشکلی در سطح کلان برخورد می‌کنم باید بابت آن خدمت دریافت شده‌ام خدمتی ارائه بدهم! حال اگر بعداً نامه‌های آتشین و تند صادر کنم یقیناً مصرف تبلیغی و داخلی خواهد داشت زیرا نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.

هرگاه برای حفظ جایگاه شخصی عزت خود را به بیگانگان دادیم ضربه کاری خوردیم.

هرگاه در انتخاب‌های‌مان اشتباه کردیم ضربه اساسی خوردیم.

یادمان باشد در مجمع ۲۵ اسفند اگر به‌جای شایسته‌سالاری، نگاه رانتی و یا قومیتی به انتخابات داشته باشیم از همینی که امروز دچارش شدیم هم پایین‌تر و بدتر خواهیم شد. زیرا دنیا در حال حرکت است و برای سوار شدن باید امتیاز بگیریم که کلید آن گفت‌وگوست.

در قرن بیست و یکم باید سواد داشته باشیم همانطور که آقای گنجی گفت!

* مشکلات ما با سو‌ءمدیریت و ورزشگاه ۴۵ ساله‌ای که به‌روزرسانی نشد

شهرآورد سی و نهم در آخرین روز دیماه سال ۷۳ برگزار شد. ۱۰ دقیقه آخر آن بازی به دلیل هجوم تماشاگران به درون زمین نیمه‌تمام باقی ماند. نیروی انتظامی «این نیرو در سال ۱۳۷۰ از ادغام کمیته انقلاب، شهربانی و ژاندارمری بوجود آمد.» در آن سال‌ تصمیم گرفت تا با کارشناسی دقیق علت وقایع دربی ۳۹ را بررسی کند.

برای آنها سؤال بود چرا یکباره جمعیت ناگهان از سمت سکوها به زمین بازی هجوم آورد. شاید برای‌تان جالب باشد بدانید عده زیادی از دستگیرشدگان آن بازی که با ورود به زمین، عامل لغو مسابقه شده بودند اشاره داشته‌اند که وقتی دویدن عده‌ای با لباس شخصی را به زمین بازی دیده‌اند، آنها نیز که از شرایط بازی عصبانی شده بودند تصمیم می‌گیرند به تبعیت از آن افراد وارد زمین شوند!

در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد، در کنار دیگر مسائل حضور بیش از حد مأموران لباس شخصی در اطراف زمین و تصمیم آنها برای ورود به زمین جهت خاتمه غائله درگیری بین مجتبی محرمی و امیر قلعه‌نویی تماشاگران را به این فکر انداخته که آنها هوادار هستند که وارد زمین بازی شده‌اند و آنها نیز با پریدن از فاصله بین سکو تا زمین به خیل جمعیت داخل زمین پیوسته‌اند.

از آن تاریخ به بعد نیروی انتظامی دستور داد تا هیچ یک از عواملش تحت هیچ شرایطی در حین مسابقه وارد زمین نشوند، مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد که کنترلش از دست عوامل برگزاری و داوران خارج شود همچنین تا جای ممکن از حضور پرتعداد مأموران لباس شخصی در کنار زمین جلوگیری به‌عمل آورد.

افرادی که حداقل یکبار ورزشگاه آزادی آمده‌اند و در کنار جایگاه مستقر شده‌اند می‌دانند عرض راهرو جایگاه VVIP, CIP،VIP و خبرنگاران که به زمین منتهی می‌شود، تقریباً به اندازه یکی و نصف انسان بالغ است یعنی دو نفر ایستاده در کنار هم به سختی می‌توانند مسیر را طی کنند. حال تصور کنید در مسابقه‌ای مانند شهرآورد اگر تنها ۱۰۰ نفر بخواهند از این مسیر تردد کنند چه اتفاقی رخ می‌دهد و یقیناً مشکلات زیادی از جمله هل دادن و یا حتی درگیری کلامی رخ خواهد داد.

اگر مدیران و مسؤولان ورزش تصمیم می‌گرفتند که سالی یک نقطه از استادیوم آزادی را مرمت و به‌روزرسانی کنند، امروز ورزشگاه ۴۵ ساله کشور جزو مدرن‌ترین ورزشگاه‌ها بود. و دیگر نیازی نبود از یک راهرو باریک ۱۰۰ نفر از طیف‌های مختلف در یک لحظه تردد کنند و در این بین برخوردهای زننده و مشکل‌آفرین به‌وجود آید. شأن همه حاضرین اعم از مسؤولان و بازیکنان و ارباب جراید نیز حفظ می‌شد.

در بازی‌های مهم و حساس قوه قضاییه یک دادستان ویژه برای بازی انتخاب می‌کند تا وی با حضور در ورزشگاه در صورت بروز هر اتفاقی بتواند در اسرع وقت حکم موقت صادر کند. دادستان محترم مانند همه ما لباس شخصی به تن می‌کند و تنها، معرفی‌نامه و کارت شناسایی دارد. دوستان عزیز شورای تأمین که در رأس مسؤولان امنیتی یک مسابقه حساس هستند نیز همین شرایط را دارند. در نتیجه هیچ‌کسی از جایگاه شغلی آنها باخبر نیست زیرا هیچ نشان مشخصی ندارند. آیا بهتر نیست برای حفظ شأن و جایگاه این عزیزان، برای‌شان ورودی مجزایی در نظر گرفته شود تا مجبور نباشند از راهرو شلوغ و پرجمعیت تردد کنند؟

آیا بهتر نیست برای دسترسی عوامل باشگاه‌ که در جایگاه ویژه مستقر می‌شوند دسترسی ساده‌تر‌ و مجزایی در نظر گرفت؟

نتیجه پایانی:

با مدیریت درست و همچنین بازسازی و استانداردسازی ورزشگاه‌ها می‌شود هم جایگاه مسؤولان حفظ شود هم جایگاه بازیکنان و با به‌روزرسانی امکانات نیز دیگر هواداران نیازی ندارند تا ساعت‌ها نگران هک شدن سایت بلیت‌فروشی باشند!

وقتی تنش‌ها به حداقل ممکن برسد، به‌جای زد و خورد همگی از فوتبال لذت خواهیم برد.

* آنچه باید از فرآیندها و نفوذ در ساختار کنفدراسیون فوتبال آسیا بدانیم

برای دوستانی که با نگرانی زیاد چشم به تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا مبنی بر لغو یا اعطای میزبانی‌ نمایندگان ایران در رقابت‌های فوتبال آسیا دارند باید عنوان کرد زمانی که سه کرسی مهم فوتبال آسیا را از دست دادیم و برای کسب کرسی‌های بی‌اثر اسیر پروپاگاندای رسانه‌ای شدیم باید فکر این روزها را می‌کردیم.

آن سه کرسی مهم، عضویت در کمیته مسابقات، عضویت در کمیته انضباطی و عضویت در کمیته مالی AFC بود که اولی به‌دلیل نبود گزینه مناسب، دومی به علت عدم معرفی کاندیدای اصلح و سومی به‌دلیل بی‌احترامی نماینده وقت ایران به جلسات از دست رفت.

برای اینکه اهمیت کمیته مسابقات را درک کنیم باید بدانیم کلیه تصمیمات کنفدراسیون در زمینه برگزاری مسابقات از این کمیته خارج می‌شود. برای مثال، در مشکل پیش آمده فعلی، کویت نامه خود را به دبیرکل AFC ارسال کرده و او نیز این نامه را برای بررسی و کارشناسی به کمیته مسابقات ارجاع داد است. در کمیته مسابقات هر تصمیمی که به تصویب اعضا برسد، توسط دبیرکل به هیات اجرایی می‌رود و این هیأت نیز معمولاً مصوبات کمیته(ها) را تأیید و ابلاغ می‌کند از این رو عضویت در کمیته مسابقات بسیار مهم است.

از آنجایی که به‌عنوان معاون دبیرکل در پرونده مناقشه بین ایران و عربستان در جریان کم و کیف روند ماجرا بودم نحوه چگونگی فرایند پرونده را جهت آشنایی افکار عمومی شرح خواهم داد زیرا در آن زمان علیرضا اسدی دبیرکل وقت فدراسیون عضو کمیته مسابقات کنفدراسیون فوتبال آسیا بود.

۱- پس از حوادث رخ داده در سفارت و کنسولگری عربستان و در خواست این کشور مبنی بر عدم حضور در ایران، کشورهای امارات، بحرین و قطر که در آن زمان ارتباط نزدیکی با عربستان داشت عنوان کردند که به تبعیت از عربستان و به علت ناامن بودن فضای ایران برای اتباع عرب حاشیه خلیج فارس از حضور در ایران جهت مسابقه با نمایندگان ایران امتناع خواهند کرد. با ارسال این درخواست‌ها به دبیرکل کنفدراسیون و ارجاع وی به کمیته مسابقات، نامه کشورهای امارات، بحرین، قطر و عربستان برای همه اعضای کمیته مسابقات به عنوان دستور جلسه ارسال شد، ‌که اگر ما در آن زمان نماینده‌ای در این کمیته نداشتیم از چند و چون کار مطلع نمی‌شدیم.

۲- رایزنی‌های گسترده و جلسات فشرده با تمامی نهادهای مربوطه داخلی برگزار شد و در نهایت کلاسه‌ای آماده شد تا در جلسه‌ای که در قطر برگزار می‌شد نسبت به ادعاهای مطروحه واکنش مناسب نشان داده شود. هر چند که از ۱۵ عضو حاضر در جلسه کمیته مسابقات، ۹ کشور عرب زبان حضور داشتند و ۳ کشور دیگر نیز هواخواه عربستان بودند.

۳- در جلسه و با دفاعیات عضو ایرانی کمیته مسابقات و با زحمت فراوان، کشورهای امارات، بحرین و قطر از مناقشه اصلی خارج شدند‌ و تنها عربستان با استناد به نواراها و تصاویر به‌دست آمده از سفارت و کنسولگری توانست نظر اعضا را جلب کند و در نهایت مقرر شد بازی‌های نمایندگان ایران و عربستان با وقفه‌ای چهل روزه و در دور آخر برگزار شود بلکه در این مدت دولت‌های دو کشور به تفاهم برسند و مشکلات حل شود. در صورتی که مشکلات در مدت زمان چهل روز حل نمی‌شد تیم‌های باشگاهی باید در زمین‌ بی‌طرف به رقابت می‌پرداختند.

۴- نحوه رأی‌گیری هم به این صورت است که پس از اجماع نظرات، مستندات و دفاعیات، اعضای کمیته بدون حضور شاکیان رای گیری می‌کنند. یعنی نمایندگان ایران و عربستان در آن جلسه حق رای نداشتند و پس از رای گیری صورتجلسه مصوب شده به همه اعضا و طرفین پرونده ارسال می‌شود و توسط دبیرکل نیز برای تصویب نهایی به هیات اجرایی می‌رود. یعنی به فرض مثال اعتراض یا عدم قبول صورت جلسه دردی را دوا نمی‌کند.

این دستاورد با توجه به دستور جلسه و همراهی ۴ کشور پرنفوذ عربی به نوعی موفقیت محسوب می‌شد. تهدید فعلی که ما را آزار خواهد داد این است که به‌دلیل عدم حضور نماینده در کمیته مسابقات، کسی را نداریم تا از حقانیت خود دفاع نماییم زیرا از صورتجلسه آن خبر نداریم و همچنین نمی‌دانیم اعضا در غیاب ما چه چیزی را مصوب می‌نمایند و زمانی می‌فهمیم چه شده که کار به هیأت اجرایی رسیده و معمولاً هیات نیز مصوبات کمیته را تأیید و ابلاغ می‌کند!

باید بدانیم

۱- چگونه کرسی مهم کمیته مسابقات را از دست دادیم؟

۲- دلیل تبلیغات وسیع در کسب کرسی‌های دکوری کنفدراسیون چه بود؟

۳- کدام فرد پرنفوذ و مسلط به زبان را برای جلسات‌مان راهی کوالالامپور کردیم؟

از دست دادن کرسی کمیته مالی هم کاملاً به ضررمان شد زیرا نماینده‌ای نیز در کمیته مهم مالی نداریم تا نظر مشورتی این کمیته را جهت ارائه ضرر مالی کنفدراسیون از عدم میزبانی ایران به هیأت اجرایی لحاظ کند.

* ماجرای کارلوس خان

احتراماً، پیام پر مهر و محبت جنابعالی در سالگرد ترک فوتبال کشورمان بعد از ۸ سال را دریافت کردیم. فوتبال ما با شما لحظات شاد و غمگینی را سپری کرد. دو صعود پیاپی به جام جهانی و دو ناکامی پیاپی در جام ملت‌های آسیا را با شما تجربه کردیم. به سختی مقابل آرژانتین، اسپانیا تن به شکست دادیم. پرتغال را متوقف کردیم ولی هیچگاه عراق را نبردیم و در اولین مسابقه با یک تیم قدرتمند آسیایی ۳ بر صفر باختیم.

کره جنوبی را رفت و برگشت شکست دادیم ولی برای اولین‌بار در تاریخ به لبنان باختیم. ازبکستان برای اولین‌بار در تاریخ ما را در ورزشگاه آزادی شکست داد ولی مراکش را در جام جهانی شکست دادیم.

کارلوس خان! کادر فنی ایرانی شما پس از ۸ سال در کنار شما بودن بعد از رفتن‌تان یتیم شد، زیرا حتی یک باشگاه لیگ یکی را خواهان خود نمی‌بیند! ستارگانی که ساختید هیچ کدام فروغی ندارند و ۱۰۰ میلیارد دستمزد و پاداش شما در طول این ۸ سال، بعداز رفتن‌تان دود شد و به هوا رفت گویی هیچگاه در فوتبال این کشور نبودید. عوضش دو بار پیاپی با شما به جام جهانی رفتیم.

کارلوس خان!

سهم پاداش ما از صعود به جام جهانی ۱۱ میلیون دلار شد اما برای این مبلغ چه اتفاقی افتاد؟

حدود ۴.۵ میلیون دلار هزینه کمپ ۲۵ روزه مسکو شد، در حالیکه کمپ‌های ارزان‌تری نیز وجود داشت.

حدود ۱.۲ میلیون دلار پاداش شما جهت صعود به جام جهانی بود که مجزا از مبلغ قراردادتان پرداخت شد و باید پرسید مگر وظیفه جنابعالی کاری به‌جز صعود به جام جهانی بود که این میزان پاداش گرفتید؟

حدود ۳.۳ میلیون دلار پاداش کادر فنی(به‌جز شما)، عوامل و... به جام جهانی شد که از ۲۳ نفر کادر حدوداً ۱۵ نفر خارجی بودند!

کارلوس خان! ۹ میلیون از ۱۱ میلیون دلار پرید و رفت. با نیمی از این مبلغ می‌توانستیم بهترین مربی همسطح شما را به استخدام درآوریم و بدهی‌های خود را صاف کنیم تا امروز با ۱۰۰ میلیارد بدهکاری به چه کنم چه کنم گرفتار نشویم.

منبع: فارس

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر